روایات
اى يزيد چه خيال كرده اى ؟!
حضرت زينب عليهاالسلام دختر امام على عليه السلام در مجلس يزيد از جاى برخاست و (روى به يزيد كرده و) گفت :
((حمد و سپاس مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان است ، و درود خدا بر پيامبر و اولاد او.
خداوند سبحان به راستى سخن گفت ، آنگاه كه فرمود:((سرانجام كار كسانى كه مرتكب كارهاى زشت و گناه شدند، به آن جا رسيد كه آيات الهى را تكذيب كرده و آن را مسخره نمودند.))
اى يزيد! تو گمان كردى كه اگر زمين و آسمان را بر ما تنگ گرفته و ما را همانند كنيزانى به اسارت بگيرى ، ما را نزد خدا خوارى كرده اى و خود در پيشگاه او، صاحب احترام خواهى بود، و اين نشاندهنده مقام و ارزش تو در نزد خداوند است ؟ كه به اين خاطر باد در بينى انداخته اى و با غرور و نخوت به اطراف مى نگرى ؟ (آيا) از اينكه كارهاى دنيايت رو به راه گشته و رشته امورت به هم پيوسته و منصبى كه حق ما خاندان است را از آن خود نموده اى ، خوشحال و شادمانى !
لهوف سيد بن طاووس ، ص 245